ما ایرانی ها کنار همه خصلتهای خوبمان چند خصلت بد هم داریم.
مثلا ذاتاً تنبلیم و برای تنبلیمان روش تقلب را انتخاب می کنیم و یا ذاتاً قانون گریزیم یادم هست چند روز پیش یک پست در این رابطه گذاشتم بجز این خصلتها خصلت بد دیگرشان این است که فکر می کنند همه فن حریفند اگر فکر کنند همه فن حریف نباشند لا اقل چند فن را خوب بلدند. یکی از این شغلها پزشکی است یعنی هر ایرانی فکر می کند یک دکتر است و می توانند دارو تجویز کند یا اینکه مکانیک است و هر ماشینی خراب شد باید نظر بدهد و یا داور فوتبال است و درباره هر خطایی نظر کارشناسی باید بدهد.
مثلا ذاتاً تنبلیم و برای تنبلیمان روش تقلب را انتخاب می کنیم و یا ذاتاً قانون گریزیم یادم هست چند روز پیش یک پست در این رابطه گذاشتم بجز این خصلتها خصلت بد دیگرشان این است که فکر می کنند همه فن حریفند اگر فکر کنند همه فن حریف نباشند لا اقل چند فن را خوب بلدند. یکی از این شغلها پزشکی است یعنی هر ایرانی فکر می کند یک دکتر است و می توانند دارو تجویز کند یا اینکه مکانیک است و هر ماشینی خراب شد باید نظر بدهد و یا داور فوتبال است و درباره هر خطایی نظر کارشناسی باید بدهد.
بگذریم از شغلهای که ما ایرانی ها فکر می کنیم در آن مهارت داریم اما چون من هم یک ایرانی اصیلم از این خصلت ایرانی بهره برده ام. مثلا امروز مامان به من گفت: " لامپ حموم سوخته لطف کن عوضش کن." چون من می دونستم مشکل از لامپ بد بخت نیست چون قبل از اینکه خاموش شود تیک گرفته بود و گاهی خاموش می شد و گاهی روشن. رفتم توی حموم و حبابش رو در آوردم سر پیچ رو نیز از جا در آوردم و دوباره بستم. بعد گفتم فیوز رو بالا بزنند. چشمتان روز بد نبیند. بجز فیوز که پرید فیوز کنتور حیاط هم پرید. حالا خر بیار باقلا بار کن. مجبور شدم برم پایین فیوز رو بالا زدم اما خراب کاریم بدتر از این حرفها بود چون فورا فیوز پرید و یک جرقه هم زد. آمدم بالا و کلید برق حموم رو خاموش کردم و رفتم دوباره فیوز زدم. خوشبختانه این بار نپرید اما برق حموم و اتاق خواب قطع بود برای اینکه برق اتاق خواب هم بیاد مجبور شدم لامپ رو از جاش در بیاورم بعد فیوز بالا رو بزنم. تازه داد همه در اومد تو که بلد نیستی چرا میای با برق شوخی می کنی. می بیند پر بیراه نمی گفتم که ما ایرانی فکر میکنند همه فن حریفیم مثلا خودم.
پی نوشت: امروز آخرش کشتی محمد رو باز کردم و دوباره چسب زدم حالا هم تمام انگشتهام چسبی شده.
میدونستی تجربه از علم بالاتره.شما تجربه داشتین که مشکل از کجاست ولی روش کار را بلد نبودی.پس ما ایرانی ها با توجه به تجربه خودمان عمل میکنیم که در اکثر موارد هم درست عمل میکنیم.
پاسخحذفولی گاهی اوقات تجربه ها اونقدر ها پخته نیست که آدم رو به جایی ببره و بر عکس آدم رو به غلط کردن می اندازه. تجربه خوبه اما با تخصص. دو بال یه هدفند با یه بالا کسی به جایی نمی رسه.
پاسخحذفآدمی با تجربه پخته می شود،پس هرکه را تجربه بیشتر باشد،پخته تر است و هرکه را تجربه کمتر ،خامتر.
پاسخحذفبسیارسفر باید تا پخته شود خامی.
پس هرکه به اندازه تجربه و زمینه تجربه خودش دارای نظر است.پس همه فن حریف بودن،اونجوری هم که شما فکر میکنی بی دلیل نیست
خیلی خوبه که آدم در هر فنی سر در بیاره. اما بهتر که خودش در هر موردی کارشناس فن و صاحب نظر ندونه. چون از این مطلب سر در میاره به همه چیز تعمیم بده مثلا من وقتی میدونم مشکل از سیم کشی وقتی نمی تونم دیگه ادعا فضل نکنم که می تونم درستش کنم و برم برق خونه رو بپرونم.
پاسخحذفمشکل شماست و به بقیه ایرانیها ربط نده.پس تجربه با نحوه عمل جدا از هم هستند.این دو مورد را با هم قاطی نکن
پاسخحذفبنابر تجربه دیدم که بجز خودم خیلی ها ادعای فضلشون میشه ولی تواناییشون قد یه نخود نیست ولی با این همه دست به اقدام انتحاری می زنند و در هر رشته ای وارد می شوند این تعمیم بی ربط نیست.
پاسخحذفباز هم تجربه را قاطی فضل ودانش وعلم کردی.تجربه مغوله ایست جای اینها
پاسخحذفببینید من کاری به کار آدمهای با تجربه این جمعیت 72 میلیونی ندارم من دارم درباره کسانی حرف مبزنم که چنین تجربه و یا دانشی رو ندارن و ادعاشون میشه که دارند که در جامعه ما الحمدا... کم نیستند فالمثل آقای ... که از اداره این 72 میلیون بر نمیاد ادعای مدیریت جهان رو داره! این همه یه مثال
پاسخحذفراستی تجربه هم یک نوع دانش رو به ارمغان میاره. به قول ناشناس اول تجربه از علم بالاتره چون علم رو تولید می کنه. پس حرف از فضل و دانش فقط دانش صرف نیست بلکه دانش به دست اومده از تجربه هم هست.
ما ایرانی ها کنار همه خصلتهای خوبمان چند خصلت بد هم داریم
پاسخحذفوقتی جمله بالا را نوشتی یعنی ربط دادی به همه ایرانیها پس اصلاحش کن و بنویس بعضی از ایرانیها یا تعداد کمی از ایرانیهاویا... .
آخه همه ایرانی های با تجربه در یک چیزی بی تجربه هستند و در چیزهایی که بی تجربه هستند ادعای فضلشان بیشتر است تا درباره آن چیزی که در آنها دانش دارند.
پاسخحذف"هر چه درخت پر بار تر سر به زیر تر"
پس دست کم بیشتر نزدیک به همه ما ایرانیها از این خصلت رنج می بریم به عنوان نمونه تا به حال شده بروید مهمانی و بگویید یک بیماری ساده دارید بعد تمام کسانی که آنجا هستند به شما بگویند از فلان دارو استفاده کنید یا در جمعی دوستانه دارید فوتبال نگاه می کنید داور یک پنالتی را می گیرد دیگر به جای اینکه فوتبال نگاه کنند به اندازه یک کارشناس فوتبال شروع به بحث درباره درست و غلط بودن پنالتی می کنند.
یا اتفاقی سوار ماشینی باشید که با ماشین دیگر تصادف می کند تصادف تلفات جانی نداشته باشد ولی ضرر مالی داشته باشد از هر طرف یکی می آید و کروکی تصادف را میکشد یکی این را محکوم می کند یکی آن را. یکی هم می گویید هزینه تعمیر کم است یکی هم می گوید با یه صاف کاری در میاد.
اگر اینها همان خصلت ایرانی ما نیست که فکر می کنیم که از هر فنی سر در می آوریم پس چیست؟
ببین باز هم این افراد به تجربه خودشان رجوع می کنند.مثلا وقتی شما سردردخفیف دارین آیا می روین دکتر یا تجربه ات بهت میگه که برو مسکن بخور .وقتی سردرد خوب نشد یا ادامه داشت بهت میگن برو دکتر تا دکتر از سرت عکس بگیردو از این حرفها.اینها همه نشانه تجربه است ولی علم یه بحث دیگه هست.بازهم شما اشتباه کردین و بسط دادین به همه ایرانیها.اینجای کارتان اشتباه است.این پستت سراسر اشتباه دارد.یا شاید هم تفکر شما اشتباه است.پس بهتر است اصلاحش کنی.
پاسخحذفمن نمی گم برای سر درد هیچ وقت مسکن نمی خورم ولی این روش درست درمان نیست چون همونطور که از اسم مسکن بر میاد فقط تسکین دهنده است و بس! پس درمان نیست. بعد روش خوددرمانی در جامعه ما موجب میشه که آدمها دیر متوجه مریضیهاشون بشن و وقتی متوجه میشن که کاری از دست هیج دکتری بر نمیاد. می بینید این تجربه اصلا راه درست رو نشون نمی ده اما خیلی از پزشکهای ما بیشتر از اینکه طبابت رو از لابه لایی کتابهای پزشکی یاد گرفته باشند از کار در بیمارستان یاد گرفته اند و با توجه به اون چه که در کتاب بوده توجیه می کنند. این هم تجربه هست اما تجربه مفید. پس تجربه خوبه که با دانش در تناقض نباشه. تجربه کتره ای که تجربه نیست. ببینید می خواین بگین 72 ملیون ایرانی آدمهای هستند متخصص در هر زمینه ای خب پس با این همه متخصص چرا جامعه ما داره به قهقرا میره!!!
پاسخحذفمن تجربه رو با دانش قاطی نکردم کسی که تجربه داره به یک دانشی می رسه! که به اون دانش تجربی میگن.
اگر فکر می کنیدکه این پست اشنباه است از این بابت که من با یه دید نقادانه به جامعه دوست داشتنیم نگاه می کنم همونطور که جامعه ما انرژی بالقوه ای داره که می تونه بالفعل در بیاد ولی نمی شه از اشتباهاتش بخاطر اینکه موطن ماست چشم پوشی کرد. با تعریف و تمجید از زشتی های جامعه به جامعه بهتری دست نمیابیم جامعه شکوفا جامعه ای که هر روز اصلاحش کنیم و بسازیم نه اینکه ازش تعریف کنیم.
پس اصلاحی که باید صورت بگیرد در دیدگاه شماست که نقد بر جامعه خودتون رو بر نمی تابید. نقد چاقو جراحی استفاده از اون درد داره اما لازمه!
ببین هروقت انگشتان دستت شبیه هم و به اندازه هم شد آنوقت بیا و ایرانیها را با هم دیگه مقایسه کن.
پاسخحذفانگشتهای دست یک شکل نیستند اما خصوصیتهای مشابه ای دارند مثلا همه اونها به قدر تواناییشون خم میشن هیچ کدوم در جهت مخالف خم نمی شه. گذشته از اینها نبود یکی از اونها برای عملکرد دست مشکل ایجاد می کند.
پاسخحذفبا توجه به این عملکرد بد دست رو به پای یک انگشت نمی نویسند بلکه به پای تمامی انگشتها می نویسند. اگر انگشت اشاره ای بشکند و دست توانایی هایش را از دست دهد همه می گویند دست شکسته و دقیقتر انگشت شکسته. آدم برای اصلاح عملکرد یک جامعه نباید اشخاص را از کل جامعه جدا کرد جامعه بدون اشخاص معنی ندارد. در جامعه ما افراد در جاهای مناسب ننشسته اند زیرا باور دارند که با دو یا سه روز به تجربه چندین ساله می رسند. چرا نباید چنین مشکل در جامعه را ندید و بگوییم چون ایرانیهایی هستند که در بعضی امور با تجربه و متخصصند بدون اینکه دانششان را آکادمیک به دست آورده اند می توان تحمل کرد فلان شخص که از چیزی سر در نمی آورد بر صندلی که لایقش نیست بنشیند که انشا ا... تجربه به دست بیآورد. مگه در جامعه مردان با تجربه مرده اند هر کسی را از هر جایی بلند کنند بیاورند
همه بلبلان بمردند نماند جز غرابی
مشکل جامعه از دید گاه مردمانش آب می خورد باید این دیدگاه را اصلاح کرد.
شما یه جوری صحبت میکنید که هیچ کاربلدی در ایران در جایگاه اصلی خودش نیست و همه افرادی که درای پست و مقام هستندافراد نالایقی می باشند.شما بی عرضگی یه سری افراد را به همه افراد جامعه و ایرانیها بسط می دهید که این اصلا درست نیست.برو خودت را اصلاح کن تا جامعه اصلاح شود
پاسخحذفببینید نگفتم همه آدمها سر جایشان نیستند اما یه عده آدم سر جایگاه های مهمی نشسته اند که از حضور اونها نمیشه چشم پوشید کسانی که وجودشون بر سرنوشت ایران و ایرانی موثر است و اونها که نام ایرانی رو با اونها می شناسند ولی لیاقت بودن در چنین جایگاهی رو ندارند. پس لازم نیست همه در جایگاهشان نباشند چندتا برای آبرو ریزی جهانی کافیست.
پاسخحذفمعیار شما از لیاقت افرادو صاحب منصبان در ایرانچیست.بگو تا ما هم با دیدگاه شما آشنا شویم
پاسخحذفنمی خواهم وارد بحث سیاست شوم چون نصب وعزل در سیستم جامعه ما با سیاست مخلوط است. وقتی تعداد رکعت نمازهای که افراد می خوانند بر مقدار تخصصشان برای به دست آوردن یک پست اهمیت بیشتری دارد. پس باید افراد نالایق به جاهای بالایی برسند چون چابلوسان دینداریشان را سر کوچه فریاد می زنند چون سیستم جامعه ما اینگونه می پسند و هنگام نصب این افراد آنها را افراد همه فن حریفی معرفی می کنند که مادر زاد مدیر یوده اند.
پاسخحذف