۱۳۸۹ خرداد ۱۹, چهارشنبه

کابوس

پنج شنبه قبل از انتخابات شالم را دیگر نگذاشتم وبعد از آن روز به جز چندبار دیگر از کمد در نیاوردمش و دارد حالا داخل کمد خاک می خورد. روز جمعه بود من مسئول این بودم که به پدربزرگ یادآوری کنم که وقتی بچه بودم از چه کسی خوشش می آمد باید خیلی چیزها را یاد آوری می کردم. با چانه زنی فراوان تازه قبول کرد که به حرف من گوش بدهد و برای رای دادان از من تسبیح خواست تا استخاره کند. هر اسم را می گفت ودانه های تسبیح را می گرداند اولی بد آمد دومی بد آمد سومی بد آمد و آخری بد آمد. قبول کرد که به حرف ما گوش کند. با مرضیه پدر بزرگ را تا مدرسه بردیم فکر می کردم پدربزرگ پیر ترین شخصی باشد که آمده رای بدهد اما یک خانواده با دو پیر مرد آمده بودند که یکی چیزی نمی دید و دیگری فلج بود و به سختی و با کمک راه می رفت به خاطر پدر بزرگ در صف نماندیم وقتی رای پدر بزرگ را می نوشتم پدر بزرگ بلند داد زد و گفت برای من اسم فلانی را نوشتی. خوشحال شدم که توانستم مخ پدر بزرگ را بزنم و او را متقاعد کنم که به او رای بدهد. پدر بزرگ خسته بود با آژانس برگشتیم. مامان رای نداده بود من اضطراب داشتم یک بار هم با مامان رفتم به جای اوهم من رایش را نوشتم مامان عینکش را آورده بود اما من به مامان اجازه ندادم که خودش بنویسد. ساعت هشت زدیم بیرون تا ببینیم دنیا دست کیست رفتیم شهرداری هنوزحوزه ها رای گیری شلوغ بود پیاده رفتیم طرف پارک شهر از جلوی اداره بیمه گذشتیم حوزه آنجا را ساعت نه نشده  بسته بودند. برگشتیم. شب خوابم نمی برد ولی خوابیدم تا صبح زود برخیزم. پنج بود که با کابوس بیدار شدم مامان چادر نماز گلدارش سرش بود و با تعجب به صفحه تلویزیون نگاه می کرد نتایج باور پذیر نبود. همان موقع مرضیه به مریم زنگ زد که برای ماموریت رفته بود تهران و او را با این کابوس از خواب پرانده بود. تا ساعت هشت پریشان بودم ساعت هشت لباس پوشیدم و مثل آدمهای سرگشته به دنبال سی دی ویندوز از خانه زدم بیرون. سمت دانشگاه رفتم همه جا آرام بود مثل اینکه همه خواب بودند و نمی دانستند که چه شده! سی دی را خریدم تا ویندوز را نصب کنم تا با کمک اینترنت به جهان مجازی وارد شوم و حقیقت را از مجاز در یابم. هنوز کابوس آن شب برای من پایان نیافته!

۸ نظر:

  1. با اوضاع و احوال این روز ها
    می تونی با رعایت تمام امور امنیتی شالت رو توی خونه بندازی.
    به نظرت چند نفر از اون هایی که باید این کابوس رو ببینند، می بینند؟
    چقدر آدم توی این کابوس جون باختند و مرگشون کابوس هیچ کس نشد.
    ....
    در مورد اون فیلم هم یه توضیخاتی اضافه کردم.

    پاسخحذف
  2. من بـه چـشم‌هـای بـی‌قـرار تـو قـول می‌دهـم

    ریـشه‌هـای مـا بـه آب

    شاخـه‌هـای مـا بـه آفـتاب مـی‌رسد

    مـا دوبــاره سبـــز می‌شویـم‬.

    پاسخحذف
  3. ترانه bella ciao تقدیم به آنان که در کابوس من جان باختند:

    پاسخحذف
  4. Una mattina mi son svegliato,
    o bella, ciao! bella, ciao! bella, ciao, ciao, ciao!
    Una mattina mi son svegliato,
    e ho trovato l'invasor.

    O partigiano, portami via,
    o bella, ciao! bella, ciao! bella, ciao, ciao, ciao!
    O partigiano, portami via,
    ché mi sento di morir.

    E se io muoio da partigiano,
    (E se io muoio sulla montagna)
    o bella, ciao! bella, ciao! bella, ciao, ciao, ciao!
    E se io muoio da partigiano,
    (E se io muoio sulla montagna)
    tu mi devi seppellir.

    E seppellire lassù in montagna,
    (E tu mi devi seppellire)
    o bella, ciao! bella, ciao! bella, ciao, ciao, ciao!
    E seppellire lassù in montagna,
    (E tu mi devi seppellire)
    sotto l'ombra di un bel fior.

    Tutte le genti che passeranno,
    (E tutti quelli che passeranno)
    o bella, ciao! bella, ciao! bella, ciao, ciao, ciao!
    Tutte le genti che passeranno,
    (E tutti quelli che passeranno)
    Mi diranno «Che bel fior!»
    (E poi diranno «Che bel fior!»)

    «È questo il fiore del partigiano»,
    (E questo è il fiore del partigiano)
    o bella, ciao! bella, ciao! bella, ciao, ciao, ciao!
    «È questo il fiore del partigiano,
    (E questo è il fiore del partigiano)
    morto per la libertà!»
    (che e' morto per la liberta')

    پاسخحذف
  5. One morning I awakened
    Oh Goodbye beautiful, Goodbye beautiful, Goodbye beautiful! Bye! Bye!
    One morning I awakened
    And I found the invader

    Oh partisan carry me away
    Oh Goodbye beautiful, Goodbye beautiful, Goodbye beautiful! Bye! Bye!
    Oh partisan carry me away
    Because I feel death approaching

    And if I die as a partisan
    (And if I die on the mountain)
    Oh Goodbye beautiful, Goodbye beautiful, Goodbye beautiful! Bye! Bye!
    And if I die as a partisan
    (And if I die on the mountain)
    Then you must bury me

    Bury me up in the mountain
    (And you have to bury me)
    Oh Goodbye beautiful, Goodbye beautiful, Goodbye beautiful! Bye! Bye!
    Bury me up in the mountain
    (And you have to bury me)
    Under the shade of a beautiful flower

    And the people who shall pass
    (And all those who shall pass)
    Oh Goodbye beautiful, Goodbye beautiful, Goodbye beautiful! Bye! Bye!
    And the people who shall pass
    (And all those who shall pass)
    Will tell me: "what a beautiful flower"
    (And they will say: "what a beautiful flower")

    This is the flower of the partisan
    (And this is the flower of the partisan)
    Oh Goodbye beautiful, Goodbye beautiful, Goodbye beautiful! Bye! Bye!
    This is the flower of the partisan
    (And this is the flower of the partisan)
    Who died for freedom

    پاسخحذف
  6. ترجمهٔ فارسی
    یک روز از خواب برخاستم
    آه بدرود زیبا، بدرود زیبا، بدرود زیبا! بدرود! بدرود!
    یک روز از خواب برخاستم
    دشمن همه جا را گرفته بود

    ای مبارز مرا با خود ببر
    آه بدرود زیبا، بدرود زیبا، بدرود زیبا! بدرود! بدرود!
    ای مبارز مرا با خود ببر
    زیرا من آماده شهادت هستم

    اگر به عنوان یک مبارز کشته شدم
    (وگر بر فراز کوهی کشته شدم)
    آه بدرود زیبا، بدرود زیبا، بدرود زیبا! بدرود! بدرود!
    اگر به عنوان یک مبارز کشته شدم
    تو باید مرا به خاک بسپاری

    مرا در کوهستان به خاک بسپار

    آه بدرود زیبا، بدرود زیبا، بدرود زیبا! بدرود! بدرود!

    مرا در کوهستان به خاک بسپار
    و گلی بر روی قبر من بکار

    و آنان که از کنار قبر من گذر میکنند

    آه بدرود زیبا، بدرود زیبا، بدرود زیبا! بدرود! بدرود!
    و آنان که از کنار قبر من گذر میکنند

    به من خواهند گفت: "چه گل زیبایی"

    این گل مبارزی هست
    آه بدرود زیبا، بدرود زیبا، بدرود زیبا! بدرود! بدرود!
    این گل مبارزی هست
    که برای آزادی جان باخت

    پاسخحذف
  7. بازهم سلام

    بعد از اون نون کنار ساندویچ، اگه کم و کسری چیزی هست بگید بیارم...دوغی چیزی...

    راستی ، پیام معتقد بود که اون فیلمه خیلی چرته . فقط کسالت بار نیست.

    پاسخحذف
  8. خوب شد که گفتید. واقعیت این است که دموکراسی را در جامعه ما نمی شود در روز روشن دید وقتی به فیلم در بیایید مطمئنا اصلا نمی شود دید!

    پاسخحذف

در صورتیکه می خواهید نظر بگذارید باید از منوی نمایه گزینه مورد نظرتان را انتخاب کنید. می توانید گزینه نام و ادرس اینترنتی برای ثبت نام و ادرس وبلاگتان انتخاب کنید و یا با انتخاب google از ID جی میل خود استفاده کنید یا با انتخاب ناشناس بدون نام نظر بگذارید. از نظرات شما استقبال می کنم و ممنون از توجه و لطفتان.
پرشکوه