۱۳۸۹ خرداد ۴, سه‌شنبه

کلاس زبان

دیروز اولین جلسه کلاس آیلتس بود. حسی خوبی داری وقتی متوجه می شوی که سطح زبانت از یه عده بهتره اما واقعا ناراحت کنند هم هست که چون یه عده سطح زبانشون از تو پایین تره کلاس تشکیل نمی شود و تا به حد نصاب رسیدن کلاس باید منتظر بمانی. کلاس دیروز نکات جالب زیادی داشت.
اولا که قیافه روی تفکر آدمها تاثیر داره. حالا چرا این حرف رو میزنم. خب معلممون یه خانم جوان و هم سن خودم. یه مانتو شالی پوشیده بود و یه شال هم رنگ مانتوش با شلوار جین و کتانی. خب چرا قیافه اش رو توصیف می کنم حتما لازمه که من دارم توضیح میدم. یکی از همکلاسی هام یه آقای سیبلو بود که به قیافه اش می خوره یه مهندس یه چیزی باشه. وقتی معلممون وارد شد سگرمه هاش در هم رفت. همون اوایل وقتی معلممون از کلاس خارج شد گفت به نظر کم تجربه میاد. چقدر تند صحبت میکنه. اصلا می خواد همش انگلیسی حرف بزنه. کلی از این حرفها. یه آقا دیگه هم که بغل دست من نشسته بود حرفش رو تایید می کرد. بعد از اینکه از همه ما خواست که خودمون رو به انگلیسی معرفی کنیم. تشخیص داد همون آقای سیبلو که واقعا مهندس بود و حدسم درست از آب در اومده بود با اون آقایی که بغل دست من نشسته با رفیقش که اونها هم مهندس کشاورزی بودند بهتر که در یه سطح پایین تر درس بخونند. خب این رو داشته باشید. آقا مهندس سیبلو اولین چیزی که پرسید که سابقه تدریس معلم مون بود. قیافه خانم معلم ما شگفت زده شد و به انگلیسی پرسید تجربه من رو برای چی می خوای؟ می بینید چقدر آدمها از روی قیافه برداشت می کنند یه چیز جالب اینکه انتهای کلاس می خواستند با همین خانم معلم کلاس خصوصی داشته باشند تا سریعتر به همین سطح برسند دنیا رو می بینید.
دومین نکته که خیلی به چشم می اومد اعتماد به نفس آدمهاست. گفتم که بغل دستیم سطح زبانش خوب نبود برای همین باید در یک سطح پایین تر درس بخونه. می گفت میشه در این کلاس بمونه و خودش رو به کلاس برسونه! معلم ما می گفت میشه اما به شما فشار میاد بیان کرد که می خواد روزی پنج تا شیش ساعت درس بخونه. حالا این رو داشته باشید با این نکته که از سرکار یه راست سر کلاس اومده بود. حال به چه نتیجه اخلاقی می رسیم که یا این آقا سر کار کار نمی کنند و درس می خواد بخونه. یا پنچ شیش ساعت رو نمی دونه چه مقدار زمانی هست. یا اینکه در شبانه روز تصمیم داره نخوابه. چون در غیر این حالتها امکان نداره چنین کاری رخ بده. بجز یک حالت که آدم اعتماد به نفس بالا داشته باشه و فکر کنه هر گره باز نشدنی رو می تونه باز کنه!
نکته آخر چه خوب شد که کلاس زبان رفتم واقعا حالا احساس می کنم که موثر بود.

۴ نظر:

  1. هر چند هیچ زبانی هر گز زبان مادری نمی شود به خصوص که فارسی باشد، اما آموختن اغلب شیرین است.

    پاسخحذف
  2. من زبان مادریم را بسیار می ستایم ولی لزوم دانستن زبانی دیگر موجب می شود که به دنبال آن بروم!

    پاسخحذف
  3. فرشته: تو هنوز خیلی چیزا رو باید ببینی.. چیزهایی که شنیدی و بی تفاوت از کنارش گذشتی.. همه اش سرت به کارت گرم بود تا یه تیکه به خونه ات اضاف کنی..یا بریزی تو شکمت.. تنت مرکب روحت بود اما به غذا سواری می داد..

    پاسخحذف
  4. فرشته جون:
    فرشته ای که وکیل است بر خزانه غیب
    چه غم خورد که بمیرد چراغ پیر زنی

    پاسخحذف

در صورتیکه می خواهید نظر بگذارید باید از منوی نمایه گزینه مورد نظرتان را انتخاب کنید. می توانید گزینه نام و ادرس اینترنتی برای ثبت نام و ادرس وبلاگتان انتخاب کنید و یا با انتخاب google از ID جی میل خود استفاده کنید یا با انتخاب ناشناس بدون نام نظر بگذارید. از نظرات شما استقبال می کنم و ممنون از توجه و لطفتان.
پرشکوه