۱۳۸۹ فروردین ۳۰, دوشنبه

خطوط

چراغ قرمز بودن که دید
نشست تا سبز شود
خسته شد
سکوت را شکست
از خط قرمز بودن گذشت
گاز نایستادن را داد
تا با تمامی حنجره اش فریاد رفتن سر بدهد
و از انتظار کشیدن رها شود
این روزها نشانه رفتن را
در دستهای ماندن بسته است.
او به من قول داده است
کنار خط عابر پیاده بایستد
زیرا هنوز هم کودکان
ظهر ها از مدرسه تعطیل می شوند
و با خطهای راست و خمی
که در ذهنشان است
از این خطوط عبور می کنند.
باید رها برود اما
گاهی هم بخاطر خدا بایستد.

۱ نظر:

در صورتیکه می خواهید نظر بگذارید باید از منوی نمایه گزینه مورد نظرتان را انتخاب کنید. می توانید گزینه نام و ادرس اینترنتی برای ثبت نام و ادرس وبلاگتان انتخاب کنید و یا با انتخاب google از ID جی میل خود استفاده کنید یا با انتخاب ناشناس بدون نام نظر بگذارید. از نظرات شما استقبال می کنم و ممنون از توجه و لطفتان.
پرشکوه