۱۳۸۹ بهمن ۱۹, سه‌شنبه

تنبیهات من

هفته پیش این در آن در زدم. تا نمونه سئوال برای دانش آموزهایم پیدا کنم تا انتهای ترم به مشکل بر نخوردند بعد از سرچ در اینترنت صد و پنجاه صفحه نمونه سئوال برایشان پیدا کردم همه را رفتم پرینت کردم. مرضیه گفت "می دانم دانش آموزانتان نمی روند کپی کنند." راست گفته بود از بین آنها فقط یک نفر کپی گرفت یکی هم برگه هایم را برد و نیاورد.
امروز بعد از کلاس عملی گفتم از نمونه سئوالات این پنج برگه را کپی کنید دیدم ناز می کنند یکی را فرستادم پنج تا  کپی از آن بگیرد و پولش را من حساب کردم سر  کلاس که آمدم برگه ها را دادم به دانش آموزانم یکی گفت "پول خانوم رو حساب کنید." من گفتم "نمی خواد ولی برگه ها رو باید به من پس بدید." دانش آموزم اصرار داشت که من باید پول را بگیرم و هر کس پول نداده دندش نرم باید بنویسد. پانصد تومان را گذاشت روی برگه های که جمع کرده بود. به او گفتم "نمی خواهم به کسی فشار بیاورم و هزینه ای به کسی تحمیل کنم" 
دیدم نمی شود رفتم سر منبر و شروع کردم به صحبت کردن گفتم اهدافتان را مشخص کنید ببینید آیا درس خواندن به دردتان می خورد یا نه. گفتم "هدفتان را طوری انتخاب کنید اگر هفتاد سالتان شد افسوس زمان از دست رفته را نخورید." پرسیدم: "اهداف بلند مدتتان چیست؟" یکی گفت: "ادامه تحصیله میخوام  دوم دانشگاه که رفتم برم سر یک شغل خوب بعد با یک شخص خوب ازدواج کنم." یکی گفت: "ببینیم چی پیش بیاد." یکی گفت: "ادامه تحصیل". یکی از همه جالبتر گفت. گفت "هدفم اینه که عید عروسی کنم بعد از اون هم هدفی ندارم." آقا مرا می بینید اهداف بلند مدتش مرا کشته بود حتی بعد از این ازدواج آرزوی دیگری ندارد حتی ارزوی مادرشدن یا مادر خوب شدن را ندارد. سقف کوتاه ارزوهایش واقعا دیوانه کننده است. گفتم "فردا که ازدواج کردید و بچه تان از شما خواست کامپیوتر را روشن کنید؟ نباید در بمانید برای اطلاعات عمومی هم شده درس بخوانید تا فرزندتان نگوید مادر نادانی دارند."
فکر می کنید جوابشان به این حرفم چی بوده؟ یکی گفت "می زنمش که جلوم در نیاد " یکی گفت "یه شوهر مهندس می کنم که اون بهش یاد بده."
انتهای حرفهایم که کلی نصیحت برای انتخاب راه درست زندگی بود گفتم سئوالی ندارید که یکی پرسید "خانوم بهتره که ازدواج کنیم یا درس بخونیم؟"
من هم گفتم "هر کدوم جایگاه خودش رو داره. من آدمهای زیادی دیدم که درس خوندند و ازدواج موفقی داشتند و همچنین آدمهای که ازدوج کردند و در درس موفق بودند. هیچ کدوم اون یکی رو نفی نمی کنه. نباید این اتفاق بیفته وقتی ازدواج کنید کتاب و دفترتون رو جمع کنید که تموم شد. ببینید درس خوندن کجای الویتهاتونه اگه راه رسیدن به هدفتون نیست درش رو تخته کنید خدا فکر رو داده تا بیندیشید پیرو نباشید مستقل باشید شما باید زنی باشید که پشتیبانهای زندگیتون رو ازش بگیرند در نمونه اگه پدرتون و مادرتون . برادرتون یا شوهرتون نباشه در نمونید."
بعد کلاس برگه با پول را برایم آوردند به خصوص سحر که اجحاف در حقم می دانست که کپی رو مجانی بچه ها دریافت کنند. گفتم "همیشه تنبیه با چوب نیست بلکه گاهی آدم تنبیه میشه این هم تنبیه بچه هاست تا شرمنده بشن بین بچه تقسیمش کن."

۸ نظر:

  1. راستش خانم پر شكوه من اونچه كه تجربه كردم در هر موردي معمولا اساتيد دلسوز مظلومند يعني هر چه كه استاد بيشتر براي شاگردانش دل بسوزونه و براش مهم تر باشه كه سرنوشت شاگردانش چي ميشه شاگردان منفعل ترند
    اين موضوع همه جا صدق ميكنه از كلاسهاي درس دانشگاه و دبيرستان گرفته تا باشگاه هاي ورزشي و كلاسهاي هنري
    توي دانشگاه خودمون استادايي رو كه مرتب باشاگردا كار ميكنند رو كسي زياد حوصلشون رو نداره
    من كلاس شنا ميرفتم دو تا استاد داشتيم يكي مياومد درس اون روز رو ميداد و ميرفت ميگفتم خوبه ديگه خودم تمرين ميكنم خدايشش هيچي ازش ياد نگرفتم يه استاد ديگه بود بالاي سرمون مياستاد و اينقدر گير ميداد تا ياد بگيرم همش زير دستش در ميرفتم يا باشگاه رزمي كه ميرفتم هم همين بود دقيقا دو تا استاد داشتيم يكي عاشق ياد دادن بود هر چي بلد بود خالصانه مثل كلاس خصوصي درس ميداد ولي بينهايت سخت گير يكي ديگه بود ميگفت اين حركت رو تمرين كنيد بعضي وقتها حتي درس هم نميپرسيد ازكلاسهاي سينما هم دقيقا مشابه همين تجربيات رو دارم
    ولي ميدوني چيه من هميشه معلم هايي كه سر كلاس درباره اينده باهامون صحبت ميكردند رو دوست داشتم لذت ميبرديم از صحبت درباره اينده و انرژي ميگرفتيم براي شروع هاي دوباره گرچه نهايتا ظرفيت به كار بردن تمام اون تجارب رو نداشتيم

    پاسخحذف
  2. ولي همه ما يه زماني كه از اين شر وشور جواني افتاديم و معناي گذشت زمان رو فهميديم وقتي گرد پيري رو ديدم و فرصت زندگي كه چقدر بيرحمانه كوتاه است تازه متوجه ميشيم كه اون تجربيات ميخواست چه مساله مهمي رو بهمون گوشزد كنه
    البته وقتي يه ادمي دورنماي بزرگي براي زندگيش تعريف نكرده باشه طبييعه كه گذشت زمان هم چندان براش مهم نباشه
    ما يهمعلمي داشتيم ميگفت من توقع زيادي ندارم اگر اين حرفها روي يك نفر از شما هم تاثير درست و حسابي بگذاره خوشحالم كه وظيفه معلميم رو درست انجام دادم

    پاسخحذف
  3. راستش من واقعا توي مدرسه با چوب هم تنبيه شدم ولي هيچ كدوم تاثيري نگذاشت تنبيهات (تنبيه به معناي آگاه كردن ) زباني و كلامي برايم خيلي شيرين تر و جذاب تر بوده

    پاسخحذف
  4. ادم میمونه که چرا بعضی ادمها از دم دماغشون انطرفتر رو نمیتونن ببینند! وسعت نگاهشون انقدر کمه که نمیتونند حتی برای خودشون هدفی داشته باشند. راستی ادمی که هدفی نداره چیزی نداره و باید بدونه داره نابود میشه!

    پاسخحذف
  5. 1- حرفتون کاملا درسته دلسوزی استاد موجب انفعال دانش اموز میشه گاه فکر می کنم من خیلی فانتزی درباره دانش آموزام فکر می کنم من نمی تونم به کسی که تصمیم درس نخونه چیزی توی کله اش فرو کنم.
    2- راستش دوست دارم بیشتر از اینکه بهشون درس بدم درس زندگی بدم. از اینکه می خوان چی بشن حرف بزنم از اینکه چی کار می خوان بکنند متاسفانه من تشنه چنین معلمها و استادهای بود که کم گیرم می امد از حق نگذریم چند تایی بودند ولی این دانش آموزهایم از این چیز بدشان می آیند.
    3- راستش بعضی هاپیر هم نمی فهمند چیز زیادی را از دست داده اند
    4- می دانم تنبیه به خصوص بدنی جواب نمی دهد ولی باید گاهی آدم بچه ها را هشدار دهد از بدی رفتارشان.

    پاسخحذف
  6. راسته که می گن بزرگترین هدف دخترا ازدوا حالا هی ازشون بپرس بزرگتیرن هدف و آرزوتون چیه
    ولی بچه های کلاستون با معرفتن اگه دانش آموزای پسر بودند اصلن به روشون نمی اوردند از پول معلمشون همه رو کپی می کردند

    پاسخحذف
  7. سلام پرشکوه عزیز
    یادته یکی دو پست قبل یه جمله از مرحوم دکتر مصدق نوشته بودم:
    درد من حصار کنار برکه نیست
    درد من ماهیانی هستند که حتی فکر دریا هم به ذهنشان خطور نکرده است.

    علیرغم احترامی که برای تلاشت قائل هستم باید بگم که وقت خودت رو تلف نکن.اینها فکرشون و مغزشون تا ازدواج بیشتر گنجایش نداره.حتی اگه استاد دانشگاه هم بشن باز هم در طلب یافتن همسری خوب به اون مقام نائل شدن.
    ما که هدفمون این بود که بریم تو سازمان ملل و به جهانیان خدمت کنیم آفریقایی ها رو سیر کنیم و سواد آموزی رو راه بندازیم آخر کارمون این شد.وای به حال اونها.

    پاسخحذف

در صورتیکه می خواهید نظر بگذارید باید از منوی نمایه گزینه مورد نظرتان را انتخاب کنید. می توانید گزینه نام و ادرس اینترنتی برای ثبت نام و ادرس وبلاگتان انتخاب کنید و یا با انتخاب google از ID جی میل خود استفاده کنید یا با انتخاب ناشناس بدون نام نظر بگذارید. از نظرات شما استقبال می کنم و ممنون از توجه و لطفتان.
پرشکوه