۱۳۸۸ مهر ۲۷, دوشنبه

خاطره : دست نویسهای دوستان

دفترچه های دارم که در سالهای آخردوران دانشجویی  به دوستان دادم تا هرکس چیزی در آن بنویسد. امروز بعد از سالها تصمیم گرفتم نوشته هایش را بخوانم بعد از خواندن گفتم برای تجدید خاطره توی وبلاگم بگذارم. خیلی وقت است که از خیلی از این دوستان حتی خبری ندارم. نوشته های  اول مربوط به دفترچه ای است که در اردوی اصفهان به دوستان دادم  وحال و هوای سفر دارد. تاریخ نوشته اول متعلق است به بیست و دوم تا بیست و چهارم اسفند سال 82است و تاریخ دومین دفترچه نیز به سال82 بر می گردد. حال نوشته هایشان:


مژگان سید هاشمی:

"غصه نخور مسافر، اینجا ما هم غریبیم
از دیدن روی ماه، یک عمر بی نصیبیم
غصه نخور مسافر تلخ هوای دوری
من که این و می دونم که تو چقدر صبوری
غصه نخور مسافر تو خود آسمونی
در آرزوی روزی که بیای و بمونی"

آزاده منتظری:

"یا باد آنکه زما وقت سفر یلد نکرد
به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد"

الهه آغشته مقدم:

"آرزومند آرزوهایت. همیشه خوش و در سفر باشی. در سفرجان موفق و موید باشی."

فاطمه راعی:

"در زندگی سه چیز می ماند: ایمان، امید، عشق اما برترین آنها عشق است.
امیدوارم هر جا که هستی و خواهی بود همیشه شاد وسعادتمند و خوشبخت باشی.
قربانت دکتر راعی"

امضائ دارد ولی نام ندارد.

"به نام خالق محبتها
سفر از آنجا که چیزهای جدیدی می بینی و می شنوی و می خوانی مفید است ولی تا عمل نکنی هیچ نیرزد. باشد که عمل کنیم به خوبیهای که در این سفر یاد گرفتیم"

معصومه میرزایی:

"امید است که اردوی اصفهان خوش گذشته باشد و از غرغرهای من ناراحت نباشی به امید روزهای بهتر با هم بودن."

نوشته های زیر از دفتر دیگریست.

خودم:

"آن کیست از روی کرم با ما وفا داری کند
بر جان بد کاری چو من یک دم نکو کاری کند"

الهام رضایی:

"ناگهان چقدر زود دیر می شود."

مارال مصطفی زاده:

"when you need a light in the lonely night carry me like a fire in your heart."

مژگان سید هاشمی:

"تا تو رفتی همه گفتند از دل برود هر آنکه از دیده برفت و در آن لحظه به ناباوری و غصه من خندیدند...
و بدان تو که از دل نرود هر آنکه از دیده برفت."

نصیبه خیری:

"آیین عشقبازی دنیا عوض شده است
یوسف عوض شده است زلیخا عوض شده است."

هاجر سپهوند"

"خدیجه جان! صداقت تو نقطه آغازین آشناییمان بود آنرا در زندگی حفظ کن. که بسیار انسانها را در دلها ماندنی می کند."

سمیه موغاری:

"خدیجه جان تمیدوارم که همیشه موفق و موید باشید و قطار زندگیتان بر روی ریلهای خوسبختی حرکت کند."

فاطمه آسترش:

"هوالمحبوب
امیدوارم که در تمام مراحل زندگی موفق و موید باشی. در شبهای بی ستاره رشت به یاد من یزدی باش که اکثر شبهایمان پر ستاره است."


۴ نظر:

  1. سلام به تمامی دوستان دانشگاهیم
    مارا نمی بینید خوشحالید!!!!،موفق موید و پیروز باشید این هم هدیه من به تمامی دوستان
    بهترین چیز زمانی اتفاق می افتد که انتظارش را نداری
    مارکز
    الناز افسرده (پورفتاح)

    پاسخحذف
  2. این پست رو خیلی دوست دارم چون اولا برام کلی خاطره هستش بعدش هم دوستان که بهش می رسند یه پیغامی برام می گذارند. از فاطمه و الناز و الهه ممنونم.

    پاسخحذف
  3. سلام خدیجه جان، خوبی؟ باورم نمی شد اسممو تو این وبلاگ ببینم!!!!!!!!! دلم برای همتون تنگ شده ولی برای دانشگاه خراب شدمون نه

    پاسخحذف

در صورتیکه می خواهید نظر بگذارید باید از منوی نمایه گزینه مورد نظرتان را انتخاب کنید. می توانید گزینه نام و ادرس اینترنتی برای ثبت نام و ادرس وبلاگتان انتخاب کنید و یا با انتخاب google از ID جی میل خود استفاده کنید یا با انتخاب ناشناس بدون نام نظر بگذارید. از نظرات شما استقبال می کنم و ممنون از توجه و لطفتان.
پرشکوه