۱۳۸۹ اسفند ۱۳, جمعه

مرثیه ای بر وبلاگم

وبلاگ قبلیم رو دوست داشتم رنگ سبزش با قاصدکهای گوشه اون رو. با امکانات به روز رسانی وبلاگهای دوستانم که به راحتی اون گوشه بود با کلی امکانات جنبی دیگه مثلا عکس گذاشتن توش کار راحتی بود.
با بلاگر اونقدر راحت بودم مثل اینکه خونه شخصی خودمه. مثل خونه قبلی خودمون می موند که سی و دو سال توش زندگی کرده بودیم هر بدی داشت ما به چشم خوبی می دیدیم نه اینکه بی نقص بود بلکه ما بنده عادتیم عادت کرده بودیم به چهار دیوار آجری اون.
حالا من عادت کردم به چهار دیوار مجازی بلاگر و هنوز هم باورم نمیشه واقعا  اون بلاگم رو فیل.تر کردند همش امیدوارم از خر شیطون پایین بیان از فیل.تر خارجش کنند یا من از خر شیطون پایین بیام و به این باور برسم که باید اسبابکشی می کردم.
راستی وقتی عادت می کنی فکر نمی کنی میشه روزی اون چیز نباشه. همون لحظه که حس کردی نیست میشکنی ترک بر می داری به باورت به نگاهت خدشه وارد میشه. این لحظه واقعا بده  واقعا تلخه. مهم نیست اون چیز وبلاگ باشه یا آدم یا یه شی یا.... مهم این که ادم عادت کنه گاه بدون داشتن چیزهای که داره زندگی کنه. شاید فلسفه روزه در همینه، چیزی رو که داری رو امتحان کنی که نداشته باشی حالا چه حسی داری.
این همه حرف زدم که از دوستان بخوام یه قالب سبز خوشگل رو اگه می شناسند آدرسش رو به من بدن به اضافه گودری کردن لینکها رو اگه بلدند به من یاد بدن ممنون.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

در صورتیکه می خواهید نظر بگذارید باید از منوی نمایه گزینه مورد نظرتان را انتخاب کنید. می توانید گزینه نام و ادرس اینترنتی برای ثبت نام و ادرس وبلاگتان انتخاب کنید و یا با انتخاب google از ID جی میل خود استفاده کنید یا با انتخاب ناشناس بدون نام نظر بگذارید. از نظرات شما استقبال می کنم و ممنون از توجه و لطفتان.
پرشکوه