دیروز روز حافظ بود. از عدم معرفت من است که پاسداشت این شاعر گرانقدر به تاخیر افتاد به بزرگواری خود ببخشید که دیروز یادی از او نکردم. به یاد او شعر از دیوانش را می اورم تا مقبول طبع بیفتد.
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس باز پرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند
گوئیا باور نمی دارند روز داوری
کین همه قلب و دغل در کار داور می کنند
یارب این نو دولتان را بر خر خودشان نشان
کین همه ناز از غلام ترک و استر می کنند
ای گدای خانقه برجه که در دیر مغان
می دهند آبی که دلها را توانگر می کنند
حسن بی پایان او چندان که عاشق می کشد
زمره ی دیگر به عشق از غیب سر بر می کنند
بر در می خانه ی عشق ای ملک تسبیح گوی
کاندر آنجا طینت آدم مخمر می کنند
صبحدم از عرش می آمد خروشی عقل گفت
قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می کنند
خجسته باد روز حافظ ... هرچند با تاخیر !
پاسخحذفسلام.چند روزی نبودم و امروز همه پست هایی که نخونده بودم رو خوندم.ضمنا رفتم سراغ طراحی هات که باز نشدند.حافظ که روز و شب نداره و شکر خدا تنها کسی هست که تا حالا نشنیدم کسی مخالفش باشه ضمنا من یه آشپز در حد تیم ملی ام و حتما یه بار وقت کردم میپزم فقط سبزی کوکو هست یا تنها جعفری باید ریخت؟نخند کدمردم چی میشه مگه :-) من اعتقاد دارم یه وجه دیگه ای از آدم موقع خواب زندگی میکنه و هر جوری که ما از اون خبر زیادی نداریم اونم از ما.از کجا معلوم شاید اون نصف دیگه من اونجا رئیس جمهوری چیزی هست شایدم قاتله و این جور مواقع که بی دلیل حال درست و حسابی نداریم ریشه ش شاید تو اون نصف دیگه مون باشه.
پاسخحذفاول سعی کردم مشکل طراحی هایم را حل کنم.
پاسخحذفدوم حق با شماست حافظ روز و شب نمی شناسد.
سوم سبزی کوکوی نه فقط جعفری می ریزیم. آشپزی کردن اصلاً مخالف شخصیت آدمها نیست بهترین آشپزهای دنیا آقایون هستند.
چهارم خب فکر کنم اون وجه دیگم شب بدی داشته که تاثیرش در روز دوشنبه نمایش داده شده بود.
پنجم ممنون که همه پستهای وبلاگم رو خوندید.