نگاه پانزدهم: نذر
از مهمان نوازی خادمان آنقدر مستفیض شده ام که عطای زیارت کردن را به لقایش بخشیدم برای همین اگر کلاهم آنجا بیفتد سعی می کنم نروم بردارم. نمی گویم اصلا بر نمی گردم ولی ترجیح می دهم که دوباره بدون اجبار برای زیارت امام رضا نروم. اما درباره قم چنین نظری ندارم. شاید خاطراتی که از چهار سفر به قم دارم این ذهنیت را برایم ایجاد کرده که از سفر به قم آنچه طلب می کنم را به دست می آورم. شاید شما مخالف من باشید ولی سفر به قم را به مشهد ترجیح می دهم.
این ها را گفتم چون نذری دارم و اگر برآورده شود در هر کجای جهان باشم خودم را به مشهد باید برسانم و نذرم را باید ادا کنم. از همه دوستان خواهش می کنم زیر این پست یک آمین برای برآورده شدن آن تایپ کنند. از لطف همه دوستان پیشاپیش ممنونم.
آمـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیـــــــــــــــــــــــــــن
پاسخحذفخوب بود؟
ئه بقیش نیفتاد.
پاسخحذفآمـــــــــــــــــــِِِِِِِِِِِیـــــــــــن
بالاخره تمام شد،سفرنامه قندهار بود كه نوشته بوديد.از خدا مي خوام كه هر چه زودتر مشكل شما حل شده و همچنين حاجتتان را گرفته تا نذرتان ادا كنيد.از طرفي من هم نذر ميكنم كه براي سفر آينده ديگه سفرنامه ننويسيد.آخه دست ناصر خسرو رو از پشت بستين.
پاسخحذفموفق باشيد.
آميــــــــــــــــــــــــــــــن
آرزو میکنم که حاجت روا بشین.
پاسخحذفمنم هر بار که میرفتم زیارت بجز اعصاب خوردی حاصلی برام نداشت. همه حسمو ازم میگرفت. ان شا الله مردم یاد بگیرن چجوری باید برخورد کنن و خادم ها نیز
پاسخحذفسفرنامه نویسیتون خیلی خوبه ها ...
پاسخحذفولی من خیلی دلم میخواد زود برم مشهد
پاسخحذفضمنا به نظرم لازمه که دوربین رو بگیرن و نذارن ببری تو.واقعا یاد تصویرایی که اخبار تو دوران کودکی ما از بمب گذاری حرم نشون دادکه میفتم دلم خیلی خیلی تنگ میشه و از زندگی ناامید میشم.بهای تروریسم رو همیشه باید پرداخت.