الان یک هفته است که فهیمه دفاع کرده. خیلی دوست داشتم دفاع فهیمه می رفتم. قبل از دفاع نظر من را درباره پاورپوینت دفاعش پرسیده بود. پاورپوینت ساده ولی زیبایی طراحی کرده بود.
فهیمه تصمیم دارد برای سمینار ارومیه مقاله بفرستد. چند روز پیش با من صحبت کرد که مقاله اش را تایپ کنم. دوستی به درد همین روزها نخورد به درد چه روزی میخورد. فایل چکیده مقاله را دیروز برایم فرستاده بود یک صفحه ای بیشتر نبود دیشب تایپ کردم ولی چون ویستا با Ftex هم خوانی ندارد نتیجه کارم را نتوانستم ببینم. امروز سر صبح با فهیمه صحبت کردم که فایل را برایش می فرستم و چون اجرایش را در لب تاب نمی توانم ببینم و Ftex روی کامپیوترم را قبلا حذف کرده ام و CD اون رو هم پیدا نمی کنم به نظرم اون رو به کسی بخشیدم ولی یادم نمیاد کیه؟ به همین خاطر امروز شرمنده شدم و مجبورشدم فایل رو همین طوری بفرستم. یک بار تماس گرفت من هم راهنماییش کردم ولی چون Ftex خوب نصب نشده بود نتوانست فایلش رو Pdf بکنه. کلاف بود که سایت رو ازشون گرفته اند. رفته بود سایت بچه های کارشناسیشون. عصر تماس گرفت مثل اینکه یکی از دوستانش رو پیدا کرده بود که Ftex می دونست کمکش کرده بود اشکالات رو برطرف کرده و برای کنفرانس ریاضی ارومیه ارسال کرد.
فهیمه تصمیم دارد برای سمینار ارومیه مقاله بفرستد. چند روز پیش با من صحبت کرد که مقاله اش را تایپ کنم. دوستی به درد همین روزها نخورد به درد چه روزی میخورد. فایل چکیده مقاله را دیروز برایم فرستاده بود یک صفحه ای بیشتر نبود دیشب تایپ کردم ولی چون ویستا با Ftex هم خوانی ندارد نتیجه کارم را نتوانستم ببینم. امروز سر صبح با فهیمه صحبت کردم که فایل را برایش می فرستم و چون اجرایش را در لب تاب نمی توانم ببینم و Ftex روی کامپیوترم را قبلا حذف کرده ام و CD اون رو هم پیدا نمی کنم به نظرم اون رو به کسی بخشیدم ولی یادم نمیاد کیه؟ به همین خاطر امروز شرمنده شدم و مجبورشدم فایل رو همین طوری بفرستم. یک بار تماس گرفت من هم راهنماییش کردم ولی چون Ftex خوب نصب نشده بود نتوانست فایلش رو Pdf بکنه. کلاف بود که سایت رو ازشون گرفته اند. رفته بود سایت بچه های کارشناسیشون. عصر تماس گرفت مثل اینکه یکی از دوستانش رو پیدا کرده بود که Ftex می دونست کمکش کرده بود اشکالات رو برطرف کرده و برای کنفرانس ریاضی ارومیه ارسال کرد.
من در علوم دیگر دیدم که مقاله پنج سال پیش یک مقاله از دور خارج و قدیمی است ولی در ریاضیات هیچ چیز قدیمی نیست مثلا یکی از رفرنسهای خودم مال سال 1975 بود که خودم هنوز به دنیا نیامده بودم. من از اینکه لازم نیست هیچ کدام از کتابهایم را دور بریزم خوشحالم در واقع برای علم نو پایی مثل کامپیوتر این مطلب صادق نیست مثلا الان کتابی در کتابخانه داریم درباره آموزش ویندوز 3.1. این کتاب حالا اینقدر کهنه محسوب میشه که دیگه از کتابخونه مون خارج کردیم.
حالا این دو علم یه جایی به هم نزدیک شده اند یعنی می خواهیم با کامپیوتر مفاهیم ریاضی را تایپ کنیم این نوابغ ریاضی که فکر می کنند هیچ چیز قدیمی نمی شود نرم افزاری را استفاده می کنند که برای سال 1374 است. با توجه به سرعت کامپیوتر در دنیای امروز نرم افزار سال قبل قدیمی است اما دوستان ریاضیدان من مجبورند از نرم افزاری با 15 سال سابقه استفاده کنند. با منطق خاص خودشان نمی خواهند از خر شیطان پایین بیاییند و از آن استفاده نکنند و یا به فکر بهبود آن باشند در سمینار پارسال نرم افزار جدیدی مشابه Ftex با کاراییهای Ltex به همه افراد ارائه شد اما متاسفانه مورد توجه قرار نگرفت.
امیدوارم یک روزی هم ریاضیدانها با تکنولوژی جدید کنار بیاییند و این قدر سر سختی نشان ندهند.
يك سياستمدار كه قصد پرواز دارد از يك رياضيدان مي پرسد:
پاسخحذفاحتمال اينكه يك بمب در هواپيما باشد، چند است؟
رياضيدان پس از يك هفته محاسبه: يك به ده هزار
اين احتمال هنوز براي سياستمدار بالا است و از رياضيدان مي پرسد كه آيا روشي براي پايين آوردن اين احتمال وجود دارد؟
رياضيدان پس از يك هفته محاسبه پاسخ مي دهد:
شما مي توانيد يك بمب با خود به هواپيما ببريد آنگاه
احتمال اينكه دو بمب در هواپيما باشد برابر حاصل ضرب (1/10000)*(1/10000) يعني يك به صدميليون و اين يعني شما مي توانيد با خيال آسوده پرواز كنيد.
این حرف شما من را به یاد استاد بهزاد انداخت که این جک رو به اضافه جک دیگری تعریف کرده بود.
پاسخحذفریاضی دانها اصولا آدمهای باهوشی هستند
پاسخحذفبه ریاضیدانها لطف دارید هر موقع دیدمشان بهشان می گویم که باهوشند.
پاسخحذفحالا که می خوای پیغام مرا به ریاضیدانها برسانی این مورد را هم از طرف من بهشان بگوکه:
پاسخحذفيك رياضيدان، يك فيزيك دان و يك زيست شناس در جلوي يك آسانسور ايستاده بودند.
9 نفر وارد آسانسور مي شوند. پس از مدتي آسانسور برمي گردد و در آن بازمي شود و 10 نفر از آن بيرون مي آيند.
زيست شناس: ظاهرا در آسانسور زاد و ولد شده و يك نفر به شمارشان افزوده شد.
فيزيك دان: 15% دقت در محاسبه.
رياضيدان: اكنون اگر يك نفر وارد آسانسور شود، ديگر كسي در آن نيست.
علاوه بر اون این یکی رو هم بهشون می گم:
پاسخحذفیه بار یه مقاله در مورد فضاهای ۵ بعدی رو به یک فیزیکدان و یک مهندس و یک ریاضیدان می دن.
فیزیکدانه تا تیتر رو می خونه مقاله رو پرت می کنه اون طرف.
مهندسه بعد از کلی محاسبه و بررسی و نوشتن و چرکنویس پاکنویس کردن با ناراحتی و ناامیدی مقاله رو می ذاره کنار.
ریاضیدانه هم مقاله رو با آرومی می خونه و بعد شروع می کنه به پیپ کشیدن.
.
علت رو جویا می شن ...
فیزیک دانه می گه "باباجان ما چی کار کنیم شماها دست از سر ما بردارین؟؟؟ ما در مورد بعد چهارمش موندیم ... بعد پنجم دیگه پیش کش."
مهندسه می گه : "من تمام تلاشم رو کردم اما چند جا محاسباتم غلط در اومد و لاینحل باقی موند."
ریاضیدانه می گه : "خوب بود من ابتدا مطالب رو در مورد فضا
های nبعدی تصور کردم بعداً n رو مساوی ۵ قرار
دادم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!"
چه تعریف زیبایی :
پاسخحذفریاضیدان: فرد کوری است که در یک اتاق تاریک بدنبال گربه سیاهیه می گردد که آنجا نیست.
درسته مگه نه؟!!!!!!!!!!!!!!!
به قول جرج پولیا:"ریاضیات عبارت است از اثبات بدیهی ترین چیز به نابدیهی ترین روش ممکن"
پاسخحذفنه اثبات نابدیهی ترین چیز ممکن به وسیله بدیهیات!!!!!!!!!
حالا که حرف جکهای اهالی ریاضیه جکی که خودت یکبار گفتی رو تحویلت میدم:
پاسخحذفیک ریاضی دان یک فیزیکدان یک شیمیدان که کشتی شون غرق شده بود در یک جزیره تنها یک کنسرو برای خوردن داشتند فیزیکدانه میگه ایکاش میتونستم با نیروی f به کنسرو نیرو وارد کنم و درش رو باز کنم شیمی دانه میگه ایکاش یه کم اسید سولفوریک داشتیم ریاضی دانه میگه فرض میکنیم درش بازه!