من فکر می کنم آدم وقتی دروغ می گوید باید مثل شطرنج بازان چندین حرکت بعد را پیش بینی کند دروغگویی که مخاطب خود را احمق فرض می کند غیر قابل توجیه ست. اما در جامعه ما بیشتر دروغگویان مخاطب خود را احمق فرض می کنند. چند روزیست که می خواهم بگویم ولی مصلحتجوییم نمی گذارد بگویم. حکایت حال من این بیت است.
مرا دردیست اندر دل اگر گویم زبان سوزد
اگر پنهان کنم ترسم که مغز استخوان سوزد
دروغهای روزگار ما آنقدر آزار دهنده هست که تا مغز استخوان آدم می سوزد من بیشتر از دروغ از احمق فرض شدن می سوزم. من نمی گوییم ولی تو دریاب این حدیث مفصل را.
;)
پاسخحذفقبول دارم. رنج آوره که احمق فرض بشی!