سلام
این اولین پست جدی من است برای همین بهتر است خودم را معرفی کنم.یعنی من کیستم؟
من خدیجه هستم 28 ساله.
همیشه وقتی حرف معرفی است یاد شعر شیون فومنی خدا بیامرز می افتم.
اولین سئوالی که پیش می آید این است کدام شعر؟
دومین سئوال چرا؟
جواب اولین و دومین سئوال یکی است و آن هم معرفی . حال که حرفش شد چند بیت آن را می آورم:
معرفی: شم غلام ممجعفر
وقت جواب مزه نینداز پسر
محاکمه است این، شوخی بردار که نیست
لات پدرسوخته خبردار به ایست
ای به می چوم هرچه شما گید رییس
تابع ام مثل شم خود نویس
فامیلیت: فامیلی من چنس
معرف به چی: به ممد جعفر چسنفس
نام پدر: ممدلی بو بمرده
می عروسه ناچه به گل ببرده
ترجمه:
معرفی: نام غلام شما هست محمد جعفر
وقت جواب مزه نینداز پسر
محاکمه است این، شوخی بردار که نیست
لات پدرسوخته خبردار به ایست
به روی چشمم هرچه شما می گویید رییس
تایع شما هستم مانند خودنویستان
فامیل تو: نام فامیل من چنس
معروف به چه : به محمد جعفر بی نفس
نام پدر : محمد علی بود که مرد
آرزوی عروسی من را به گل برد.
این شعر خیلی قشنگ است ولی طولانی برای همین نمی آورم. پیشنهاد می کنم حتما بشنوید و برای شنیدن آن می توانید مراجعه کنید به کیل اوخان 7 زنده یاد شیون فومنی.
سلام خدیجه جان خیلی جالب بخصوص عکسهات
پاسخحذفبه نظرم درمورد اردوهامون هم بنویسی جالب میشه
دوستدارت طیبه